................ |
||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نامه یک پسر بچهبه رئیس جمهور: خانه ما انقدر کوچک است که پدرم روی مادرم میخوابد وشب هااز گرسنگی پدرم مادرم رامی لیسد شبی دیدم پدرم از شدت گرسنگی دهان به سینه مادرم شیر میخورد ما لباس نداریم پدرم ومادرم بعضی وقت ها لخت زیر یک پتو میخوابند وتا صبح میلرزند. جیره بندی مصرف اب اعلام شد:سنی ماهی 6لیتر و شیعه ماهی 5لیتر و ترک ولر هم به علت دوگانه سوز بودن واستفاده از سنگ و کلوخ 1 التر دخترها هر چقدر هم كه با هم فرق داشته باشن تو يه چيزي مشتركن....اونم اينه كه همشون ميگن كه با بقيه فرق دارن! آورده اند که کفن دزدی در بستر مرگ افتاده بود،پسر خویش را فراخواند، پسر به نزد پدر رفت گفت: ای پدر امرت چیست؟ پدر گفت: پسرم من تمام عمر به کفن دزدی مشغول بودم و همواره نفرین خلقی بدنبالم بود اکنون که در بستر مرگم و فرشتهء مرگ را نزدیک حس می کنم بار این نفرین بیش از پیش بردوشم سنگینی می کند. از تو میخواهم بعد از مرگم چنان کنی که خلایق مرا دعا کنند و از خدای یکتا مغفرت مرا خواهند. یک روز یک زن و مرد ماشینشون با هم تصادف ناجوري می کنه. بطوریکه ماشین هردوشون بشدت آسیب میبینه. ولی هردوشون بطرز معجزه آسایی جون سالم بدر می برن. وقتی که هر دو از ماشینشون که حالا تبدیل به آهن قراضه شده بیرون میان، رانندهء خانم بر میگرده میگه:
مرد با هیجان پاسخ میگه: - اوه … “بله کاملا” …با شما موافقم این باید نشونه ای از طرف خدا باشه! بعد اون خانم زيبا ادامه می ده و می گه: - ببین یک معجزه دیگه! ماشین من کاملن داغون شده ولی این شیشه مشروب سالمه. مطمئنن خدا خواسته که این شیشه مشروب سالم بمونه تا ما این تصادف خوش یمن كه مي تونه شروع جريانات خيلي جالبي باشه رو جشن بگیریم! و بعد خانم زيبا با لوندي بطری رو به مرد میده. مرد سرش رو به علامت تصدیق تکان میده و در حاليكه زير چشمي اندام خانم زيبا رو ديد مي زنه درب بطری رو باز می کنه و نصف شیشه مشروب رو می نوشه و بطری رو برمی گردونه به زن. زن درب بطری رو می بنده و شیشه رو برمی گردونه به مرد. مرد می گه شما نمی نوشید؟!
- نه عزيزم ، فکر می کنم الان بهتره منتظر پلیس باشيم !!!
چند وقتی بود در بخش مراقبت های ویژه یک بیمارستان معروف، بیماران یک تخت بخصوص در حدود ساعت ۱۱ صبح روزهای یکشنبه جان می سپردند و این موضوع ربطی به نوع بیماری و شدت وضعف مرض آنان نداشت. کسی قادر به حل این مسئله نبود که چرا بیمار آن تخت درست در ساعت ۱۱ صبح روزهای یکشنبه می میرد. به همین دلیل گروهی از پزشکان متخصص بین المللی برای بررسی موضوع تشکیل جلسه دادند و پس از ساعت ها بحث و تبادل نظر بالاخره تصمیم بر این شد که در اولین یکشنبه ماه، چند دقیقه قبل از ساعت ۱۱ در محل مذکور برای مشاهده این پدیده عجیب و غریب حاضر شوند. در محل و ساعت موعود، بعضی صلیب کوچکی در دست گرفته و در حال دعا بودند، بعضی دوربین فیلمبرداری با خود آورده و ... دو دقیقه به ساعت ۱۱ مانده بود که « پوکی جانسون» نظافتچی پاره وقت روزهای یکشنبه وارد اتاق شد. دوشاخه برق دستگاه حفظ حیات را از پریز برق درآورد و دوشاخه جاروبرقی خود را به پریز زد و مشغول کار شد ...! مايكل، راننده اتوبوس شهري، مثل هميشه اول صبح اتوبوسش را روشن كرد و در مسير هميشگي شروع به كار كرد. در چند ايستگاه اول همه چيز مثل معمول بود و تعدادي مسافر پياده مي شدند و چند نفر هم سوار مي شدند. در ايستگاه بعدي، يك مرد با هيكل بزرگ، قيافه اي خشن و رفتاري عجيب سوار شد او در حالي كه به مايكل زل زده بود گفت: «تام هيكل پولي نمي ده!» و رفت و نشست. مايكل كه تقريباً ريز جثه بود و اساساً آدم ملايمي بود چيزي نگفت اما راضي هم نبود. روز بعد هم دوباره همين اتفاق افتاد و مرد هيكلي سوار شد و با گفتن همان جمله، رفت و روي صندلي نشست و روز بعد و روز بعد... بقیه مطلب در{ادامه مطلب}
ادامه مطلب... نبردی از وفا یک ذره بویی / به هر ساعت شوی مایل به سویی فقط یک نکته میگویم قبول کن / عزیزم واقعا بی چشم و رویی
بهار آمد که من شیدا بگردم / چو ماهی بر لب دریا بگردم پلنگ در کوه و آهو در بیابان / همه جفتند و من تنها بگردم ! در کاخ مجلل خبر از عشق مجو / که سعادت همه در کلبه درویشان است
چشم ماه تو عجب جلوه گه بیداد است / خدا به روی تو سر عشق کدام استاد است خم ابروی تو را دیدم و رفتم به سجود / صید را زنده گرفتن هنر صیاد است . . .
ای بشر آخر پنداری که دنیا مال توست / ورنه پنداری که عجل دنبال توست هرچه خوردی مال مور / هر چه بردی مال گور هر چه مانده مال وارث / هر چه کردی مال توست . . .
هوا داره سرد میشه ، مواظب باش کسی از سردی هوا به گرمی قلبت پناه نبره ! ..................................................... بقه مطالب در ادامه مطلب
ادامه مطلب... یه یارو میره با پژو 206 مسافرکشی 4 نفر رو سوار میکنه بعدش خیلی تند میره . اولی میگه آقا خیلی داری تند میری . راننده میگه تا حالا 206 داشتی ؟ طرف میگه نه . میگه : پس خفه شو . همین طور سرعت رو میبره بالا و تا نفر سوم همین جواب رو میده . چهارمین نفر میگه آقا خیلی تند میری . میگه تا حالا 206 داشتی . میگه : آره . راننده میگه : پس تورو خدا بگو ترمزش کدومه
به ترکه میگن این علامت چیه(!)؟ میگه:جیش کردن ممنوع حتی یک قطره عجایب هفتگانه اصفهانی بخشنده. ترک عاقل. رشتی غیرتمند. عرب با تربیت .لر با شخصیت .یزدی باشهامت و... ترکه به البرادعی رئیس اژانس انرژی هسته ای میگه:تو واقعا دکتر هستی؟ اونم با افتخار می گه:بله من دکتر هستم.ترکه میگه:خوب بدبخت پس چرا تو اژانس کار میکنی؟ ترکه میره خواستگاری، مادر- پدر دختره بهش جواب رد میدن، میگن دختر ما داره درس میخونه. ترکه میگه: ایشکال نداره، من میرم دو ساعت دیگه برمیگردم
سلام خوبی ؟ امشب برای شام میایم خونتون (ستاد ایجاد رعب و وحشت میان خسیس ها !) هان ای کسانی که ازکتاب هایتان به عنوان اشیائی دکوری استفاده کرده اید اکنون فقط یک معجزه می تواند کارنامه شما را زیر و رو کند.
ابتدا باید یک مقدار تغیرات در خودتان بوجود اورید. 1-موها از بالا و پایین بلند باشد
تمرینات مداوم راحت تر می شود
کنید) صورت اشکال هندسی) موشه..... از اتو شویی اومدی جیگر؟!) به غضنفر میگن: دوست داری بابات بمیره ارثش به تو برسه؟ اگرکسی به شماگفت قشنگ هستی اول لبخندی بزن بعد بزن توچشماش تا دفعه بعدتورو مسخره نکنه تركه سرطان داشته، ميره مشهد خودشو با قفل و زنجير ميبنده به پنجرة فولادي و كليد رو هم قورت ميده، ميگه: تا شفا نگيرم نميرم! بعد يك ساعت خبر ميرسه كه تو حرم بمب گذاشتن، تركه يك كم دست و پا ميزنه، بعدِ يك مدت داد ميزنه: يا حضرت ابولفضل منو از دست اين امام رضا نجات بده!!! تركه ميره قنادي، ميگه: ببخشيد كيك هفتاد طبقه داريد؟! يارو ميگه: نخير نداريم. فردا دوباره تركه مياد، ميپرسه: شرمنده، كيك هفتاد طبقه داريد؟ باز قناده ميگه: نخير نداريم. خلاصه يك هفته تمام هر روز كار تركه اين بوده كه بياد سراغ كيك هفتاد طبقه بگيره و قناده هم هرروز جواب ميداده كه نداريم. آخر هفته قناده با خودش ميگه: اين بابا كه مشتري پايس... بگذار يك كيك هفتاد طبقه براش بپزيم، يك پول خوبي هم شب جمعهاي بزنيم به جيب. خلاصه بدبخت قناد تمام پنج شنبه-جمعه رو ميگذاره يك كيك خوشگل هفتاد طبقه رديف ميكنه. شنبه اول صبح تركه مياد، ميپرسه: ببخشيد، كيك هفتاد طبقه داريد؟! يارو با لبخند بر لب ميگه: بعله كه داريم، خوبشم داريم! تركه ميگه: قربون دستت، 500 گرم از طبقة بيست چهارمش به ما بده! ماشين تركه رو تو روز روشن، جلو چشماش ميدزدن، رفيقاش ميدون دنبال ماشينه و داد ميزنن: آاااي دزد! بگـــيـــرينش! يهو تركه داد ميزنه: هيچ خودشو ناراحت نكنيد.. هيچ غلطي نميتونه بكنه! رفيقاش واميستن، ميپرسن: چرا؟ تركه ميگه: ايلده من ماشين تركه رو تو روز روشن، جلو چشماش ميدزدن، رفيقاش ميدون دنبال ماشينه و داد ميزنن: آاااي دزد! بگـــيـــرينش! يهو تركه داد ميزنه: هيچ خودشو ناراحت نكنيد.. هيچ غلطي نميتونه بكنه! رفيقاش واميستن، ميپرسن: چرا؟ تركه ميگه: ايلده من شمارشو برداشتم!! عمليه شب جمعهنشسته بوده تو حياط واسه خودش بساط ميزوني جور كرده بوده و تو حال بوده، كه يهو يك توپ از آسمون مياد ميزنه بساط منقل و بافورش رو به گند ميكشه. خلاصه بدبخت صاب بافور همينجوري هاج و واج نشسته بوده داشته به شانس گند خودش لعن و نفرين ميفرستاده، كه يهو صداي زنگ در بلند ميشه و حالا زنگ نزن كي زنگ بزن! جناب عملي با هزار بدبختي، خودشو ميرسونه دم در، ميبينه پشت در يك بچه ده-يازده ساله واستاده، هي داد ميزنه: توپم...توپم! يارو خيلي شاكي ميشه، ميگه: اي بي ظرفيت! بابا خوب منم توپم... ديگه نميام كاسه كوزه مردم رو بهم بزنم كه! تركه ميخواسته تو يك ادارة دولتي استخدام شه، ميبرنش گزينش. اونجا يارو ازش ميپرسه: شما وقتي ميخواين وارد مستراح شيد، با پاي راست وارد ميشيد يا با پاي چپ؟! تركه هول ميشه، ميگه: ايلده شما منو استخدام كنيد، من با سر وارد ميشم!
تركه تو يك شب برف و بوراني داشته از سر زمين برميگشته خونه، يهو ميبينه يكجا كوه ريزش كرده، يك قطار هم داره ازون دور مياد! خلاصه جنگي لباساشو درمياره و آتيش ميزنه، ميره اون جلو واميسته. رانندة قطاره هم كه آتيشو ميبينه ميزنه رو ترمز و قطار وا ميسته. همچين كه قطار واستاد، تركه يك نارنجك درمياره، ميندازه زير قطار، چهل پنجاه نفر آدم لت و پار ميشن! خلاصه تركه رو ميگيرن ميبيرن بازجويي، اونجا بازجوه بهش ميتوپه كه: مرتيكة خر! نه به اون لباس آتيش زدنت، نه به اون نارنجك انداختنت! آخه تو چه مرگت بود؟! تركه ميزنه زير گريه، ميگه: جناب سروان به خدا من از بچگي اين دهقان فداكار و حسين فهميده رو قاطي ميكردم!!! به رشتيه ميگن اعضاي خانوادتو نام ببر، ميگه: صاايران، امرسان، موبايل، آمريكا!! ميگن: مرتيكه اين كسشعرا چيه ميگي؟! رشتيه ميگه: آخه شما نميدوني؛ صاايران دختر كوچيكمه، هر روز بهتر از ديروز! امرسان دختر بزرگمه، زيبا جادار مطمئن! موبايل خانمه، كه هيچ وقت در دسترس نيست! آمريكا هم خودمم، كه هيچ غلطي نميتونم بكنم!!! دختره با دوست پسرش توپارك بوده، يه دفعه باباي دختره مياد، دختره هول ميكنه. پسره بهش ميگه: بابا چرا نگراني؟ بابات كه منو نميشناسه، بگو داداشمه! پسره تو مترو سینه دختره رو میگیره دختره فحش میده پسره میگه ببخشید سو تفاهم شد...لره میگه دروغ میگه اگه سو تفاهم بود چرا تخم منو نگرفت؟ مردی برای فرزندش به مدرسه رفت. مدیر مدرسه گفت : آقا ! شما نیم ساعت دیر آمدید. چون نیم ساعت قبل پسرتان برای تشییع جنازۀ شما اجازه گرفت و رفت! يه بچه سوسول رو مي ذارن تو قدر مطلق…بسيجي بيرون مياد جشنواره فیلم قم: ۱. ارباب حوضه ها ۲. سیزده آخوند روی شیروانی ۳. میم مثل ملا ۴. همه شیخ های من ۵. میخواهم ملا بمانم ۶. سوغات قم ۷. طلبه و گدا میدونی شماره یه دختر ایده ال برای پسر ها چنده ؟ ۶۰۷۰۹۰۲۰۰ می دونی چرا ؟ ۶۰ : دور کـمر ۷۰ : سایز سـوتین ۹۰ : دور سـینه ۲۰ : سن ۰ : آی کیو ! عروس خانم دوشیزه ************* آیا وکیلم شما را به مهر : گوگل عدد سکه بهار آزادی / یک وب کم / سند یک سایت اینترنت اختصاصی دات کام / یک مودم DSL / اینترنت پرسرعت به اندازه طول عمر نوح! / LCD و شمعدان / یک هدست بی سیم / چهارده روم اختصاصی به نیت چهارده … / پنج گیگا بایت میل باکس اختصاصی به نیت پنج … به عقد دائم آقای در بیاورم ؟ جمعیت : عروس رفته آف هاش رو چک کنه!!! حاج آقا : برای بار دوم آیا وکیلم ؟ جمعیت : عروس رفته ویروس کش آپدیت کنه!! حاج آقا :!!!BUZZ , برای بار سوم… در پی کاهش خنده در سوییس ، مقامات این کشور اقدام به واردات ترک کردند ترکه می ره دانشگاه به ۲ دلیل می فهمن ترکه: ۱ - سامسونتش رو می ذاشت تو زنبیل ۲ - وقتی استاد تخته رو پاک می کرد اونم دفترش رو پاک می کرد از ترکه می پرسن : شما به موتور سیکلت چی می گید ؟ می گه دوچرخه ی عصبانی یك روز مردی در حال عبور از خیابان كودكی را مشغول جابجایی بسته ای دید كه ازخود كودك بزرگتر بود، پس به نزدیكش رفته و گفت: عزیزم بگذار تا كمكت كنم. یه نفر برای بازدید میره به یه بیمارستان روانی دوتا پسر سر یك دختر دارن دعوا میكنند كه یك دختر پاك و نجیب داره گریه میكنه و میگه تورخدا بس كنین كه یكی از پسر متوجه خال توی دماغ اون یكی پسره میشه و داد میزنه "داداش" یکی میره مزرعه میخره 2 سانتیمتر در 8 كیلومتر. میگن این چه زمینیه! چی میخوای بكاری؟ میگه به امید خدا "ماكارونی" از یه دانش اموز لامردی میپرسند سه پستان دار نام ببر؟میگه:دیمو دادامو خجو زن کاکامو |
تبادل
لینک هوشمند
قالب های نازترین جوک و اس ام اس زیباترین سایت ایرانی جدید ترین سایت عکس نازترین عکسهای ایرانی بهترین سرویس وبلاگ دهی وبلاگ دهی LoxBlog.Com
Alternative content |